سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاریخچه پیدایش قلم

قلم و خط از اولین اختراعات بشر بوده و نقش مهمی در ثبت تاریخ و اتفاقات روزگار داشته است.

هنر نوشتن یکی از مهمترین عوامل پیشرفت تمدن به شمار می رود.

نوشتن، انسان را قادر می سازد که افکار، اندیشه‌ها، اعمال و آرزوهای خود را یادداشت کند.

تا کنون به این فکر کرده‌اید قبل از اختراع قلم‌های امروزی در زمان‌های قدیم برای نوشتن از چه ابزاری استفاده می‌شد و یا نوشته‌ها با چه ابزاری به نوشته‌های امروزی تغییر شکل پیدا کردند؟ در این مقاله سعی داریم تا را با روند پیدایش این نوشت افزار بیشتر آشنا شویم.

اولین نسخه‌های خط و قلم به زمان های انسان‌های اولیه بر می گردد. آنها ابتدا با سنگ بر روی دیوار حکاکی می کردند که هنوز برخی از این آثار باقی مانده است. ایده نوشتن و حکاکی در غارها از ردپای خون حیوانات شکار شده گرفته شده‌است و انسان‌های اولیه با الهام از آن به حکاکی بر روی سنگها و دیوار غارها پرداختند. آن ها از سنگ چخماق نوک تیز برای ترسیم تصاویر روی دیواره ی غارها استفاده میکردند و گاهی نیز انگشت خود را در شیره ی گیاهان یا خون حیوانات فرو برده و آن را به جای قلم بکار می بردند.


پیدایش نخستین قلم

اوّلین نوشته‌های خطی را یونانی‌ها در حدود چهار هزار سال پیش به وجود آوردند و برای این کار از قلمی استفاده میکردند که از فلز، استخوان یا عاج ساخته شده بود، آن ها با این قلم ها روی لوحه هایی که موم اندود شده بود، می‌نوشتند.

بعدها قلمی از ساقه به هم بافته شده نباتات ساختند، که نوک آن فاق داشت و آن را در نوعی جوهر فرو برده و برای نوشتن بر روی پاپیروس بکار می گرفتند.
بدون حروف الفبا انتقال مفاهیم بسیار مشکل بوده است. حروف الفبا را می توان رکن اساسی در نوشتن و استفاده از قلم ها دانست. محققان اعلام نموده‌اند که اولین حروف الفبای منظم مربوط به ارامنه بوده که با قلم های تراشیده و جوهرها برای مکاتبات بین المللی از آن استفاده می‌کردند.

در دنیا، کشورهای مختلفی در توسعه قلم پیشگام بوده اند. از جمله ی این کشورها می توان به چین اشاره نمود. نوشتن آنها اختلافات فاحشی با سایر کشورها داشت. بطور مثال چینی‌ها در آن زمان برای نوشتن از قلم موهای مخصوصی از پشم نرم شتر استفاده می کردند. جوهر بکار رفته در متون آنها دارای رنگ بسیار تیره بوده و خاصیت ضد آبی از دیگر ویژگی های جوهرهای چینی محسوب می شد.

در پی پیدایش اولین کاغذ، افراد برای نوشتن از پر و دم پرندگان به جای قلم استفاده می کردند، به طوری که نوک تیز آن را کمی شکاف داده و در مرکب فرو میبردند، تا مرکب از لای آن بر روی کاغذ جاری شود. با آن که قلم پر دوام زیادی نداشت، به مدت هزاران سال محبوبترین ابزار نوشتن انسان به شمار می رفت.
نسخه‏ برداری از نوشته ‏ای بر سنگ، فلز و یا پوست، در نهایت به اختراع چاپ انجامید.


پیدایش نخستین قلم

پیدایش نخستین قلم

اولین قلم از جنس فولاد در سال 1780 میلادی در انگلستان ساخته شد. البته در آن سال این اختراع جدید مورد استقبال مردم قرار نگرفت و تا 40 سال بعد نیز متداول نشد. استقبال عمومی از قلم های فلزی را به سال 1820 میلادی برمیگردد. تولید انبوه این نوشت افزار سر لوحه شرکت‌های تولیدی در جهان قرار گرفت.

خودنویس

تا قبل از قرن بیستم خودنویس ها را می توان اوج تکامل قلم دانست. خودنویس ها در آن دوران معمولا از طلای 14 عیار ساخته میشدند. اوّلین خودنویس در آمریکا، در سال 1880 میلادی ساخته شد.
نوک خودنویس ها از دو فلز صاف و سخت ساخته می شود که با آنها قلم به راحتی و بدون خراش مینویسد. هدف از اینکار تسریع فرایند انتقال و نگاشتن راحت تر متن است. در داخل خودنویس ها محفظه ای وجود دارد تا از جوهر حفاظت کند.

خودکار

کاهش زمان نوشتن با اختراع قلم های ساچمه ای یا همان خودکار را می توان مهمترین اثر مخترعان در حوزه نوشتار دانست. در قرن بیستم اولین خودکار اختراع شد. نوک ساچمه ای، برای این امر بکار رفت تا در مخزن حرکت کند و جوهر را به کاغذ منتقل نماید. ایده بسیار ساده، اما هوشمندانه ای بود. خودکارها بسرعت در بین مردم محبوب گشتند و فرایند نوشتن را بگونه ای فوق العاده آسان نمودند.
تولید قلم های امروزه، رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته و از بحث اختراع به تولید انبوه رسیده است. امروزه شرکت های مختلفی انواع متفاوتی از قلم های نوشتاری را تولید و روانه بازارها می نمایند. شاید بتوان گفت که قلم ها دیگر یک کالای عادی بشمار می آیند و بخشی از زندگی بشر محسوب می گردند.


پیدایش خودکار و خودنویس

مداد مشکی

مداد مشکی، چه در زمان قدیم و چه در زمان حال از پرکاربرد ترین نوشت افزارها بوده و هست. به جرأت می‌توان گفت کسی در دنیا نیست که مداد مشکی را نشناسد و یا با مداد مشکی کار نکرده باشد. کلمه پنی‌سیلوس در زبان لاتین به معنی دُم کوچک است. از این کلمه برای قلم‌ ظریف و نرم استفاده می‌کردند. کلمه Pencil در ابتدا، به معنی قلم مویِ کوچک و نوک تیز بود.
اولین مدادهای مشکی از جنس سرب بودند و زمانیکه برروی کاغذ کشیده می‌شدند به رنگ خاکستری در می‌آمدند. مدادهای مشکی اولیه که از جنس گرافیت و جزء انواع طبیعی کربن به حساب می‌آمدند، خالص و بدون چوب بودند.

در سال‌ 1500 میلادی در شهر کامبریا در انگلستان معادن گرافیت کشف شد و کمک شایانی به بوجود آمدن مداد مشکی کرد. البته با تعطیل شدن محل‌های استخراج گرافیت، هنوز هم مداد سازی در کامبریا ادامه دارد.
گرافیت ماده‌ای نرم و شکننده است، به همین خاطر استفاده از آن کار سختی به حساب می‌آید. در آن دوره از یک محافظ برای جلوگیری از شکستن این ماده استفاده می‌کردند، که دور میله‌های گرافیت را با نوار می‌پیچیدند. گرافیت را آن زمان به این علت قاچاق می‌کردند چون مردم برای علامت زدن قایق‌هایشان و برخی نیز برای علامت زدن گوسفندان از آن استفاده می‌کردند. البته دولت انگلستان نیز از گرافیت در ساخت توپ‌های جنگی بهره می‌برد. بعد از آن گرافیت در برخی نقاط دیگر جهان نیز کشف شد، در کشورهای مثل کره، آلمان، مکزیک و سریلانکا.

در سال 1560 میلادی اتفاق جالبی رخ داد، یک زن و شوهر ایتالیایی یک تکه گرافیت را میان دو تکه چوب سرو قرار دادند و به همین ترتیب اولین مداد مشکی به شکل امروزی به وجود آمد و نقطه‌ی عطفی در تاریخچه اختراع مداد مشکی بود. پس از آن با کمی تغییر، به عنوان ایده اصلی طراحی مداد مشکی به کار گرفته شد.

در سال 1760 خانواده‌ی مشهور Faber کارخانه‌ی خود را در نورنبرگ آلمان تاسیس کردند اما به موفقیت زیادی دست نیافتند. این کارخانه گرافیت گرد شده را تبدیل به نوعی مداد مشکی می‌کرد. بعد از انقلاب صنعتی فرانسه، اتفاقات زیادی بین کشورهای انگلیس و فرانسه رخ داد و این جرقه‌ای شد برای پیدایش مداد مشکی به سبک امروزی. پس از اینکه دولت انگلستان صدور و انتقال گرافیت را به فرانسه منع کرد، فرانسه به این فکر افتاد تا خود بتواند از گرافیت، مداد مشکی تولید کند. در آن زمان شیمی‌دان فرانسوی به نام "کنته" تلاش کرد تا بتواند از گرافیت به صرفه‌تر و موثرتر از قبل استفاده کند. بدین منظور عبارت "از پختن گرافیت و خاک رس" را که اختراع خود بود، در سال 1795 ثبت کرد و پس از آن مدادهایی که از چوب و مغزی تشکیل شده بودند به بازار آمدند. جالب است بدانید امروزه در بازار مداد مشکی به نام کنته وجود دارد که در زمینه طراحی از آن استفاده می‌شود و به احتمال زیاد با این شیمی‌دان معروف فرانسوی بی‌ارتباط نیست.


مدادهای رنگی برند فابر کاستل

خودکار بیک در ایران

در سال 1945 میلادی مارسل بیک فرانسوی شرکتی تاسیس کرد که شهرتش به خاطر تولید محصولات یکبارمصرف از قبیل فندک، آهنربا، خودکار و ریش‌تراش به سرعت همه گیر شد. خودکار بیک در سال 1950 میلادی در این شرکت تولید شد و عنوان کالای یکبارمصرف را با خود به یدک میکشد. این مدل خودکار مقام پرفروش‌ترین خودکار دنیا را در اختیار دارد. اما آنچه به عنوان اولین خودکار بیک در ایران ساخته و تولید شد در واقع یک نمایندگی از برند اصلی بود، که حتی با اولین تولید محصول خود توانست کیفیتی به مراتب بالاتر را در داخل ایران تولید و عرضه نماید. علی اکبر تحریریان که بعدها نام خود را به رفوگران تغییر داد، موسس این شرکت بود. پدر وی در بازار تهران لوازم التحریر می فروخت. روفوگران بعد از آموختن زبان انگلیسی در آن زمان، شغل پدر را ادامه داد. علی اکبر رفوگران زمانی که با اولین نمونه قلم بیک توسط یکی از مشتریان مغازه خود مواجه شد، به فکر دریافت نمایندگی فروش قلم بیک در ایران افتاد. با این حال بلند پروازی و هوش تجاری او به کمکش آمد و تصمیم گرفت تا تجارت خود را با ساخت کارخانه ای برای تولید خودکار بیک کاملا ایرانی گسترش دهد. در سال 1962 میلادی ( 1341 هجری شمسی )، پس از توافق های اولیه با شرکت فرانسوی و تهیه یازده هزار متر زمین در تهران نو، کارخانه احداث و با ماشین آلات فرانسوی تجهیز شد. این کارخانه که در مراحل اولیه شروع به کار حدود 100 پرسنل داشت. نه تنها توانست یک برند محبوب ازخودکاری کاملا ایرانی را تولید نماید. بلکه با خریداری کارخانه مداد سوسمار نشان معروف که در آن دوره بر سر زبان ها بود، بار دیگر مداد سوسماری را به محبوبیت رساند.

نقش قلم در زندگی انسان ها

یکی از مسائل مهم و ارزنده‏ ای که هیچ جامعه ای نمی ‏تواند از آن غفلت شود، مسئله نویسندگی است. زیرا نویسندگی هنری است که مادر بسیاری از هنرهای دیگر محسوب می ‏شود. نویسندگی، نقش بسزایی در رشد و تعالی افراد و جوامع دارد و زمینه‏ای برای هنرهای دیگر به شمار می ‏رود. به عنوان نمونه؛ تئاتر، سینما، تبلیغات و بسیاری از هنرهای دیگر احتیاج به نمایشنامه و سناریو دارد که قبلاً باید نوشته شود و این کار به وسیله نویسندگان انجام می‏گیرد.

یکی از مهم‏ترین رویدادهای زندگی بشر، پیدایش خط بوده است. قلم، سرچشمه تمدن‏های بشری و منشأ پیشرفت و تکامل علوم، و بیداری اندیشه‏ ها و منشأ هدایت و آگاهی بشر بوده است، بدان حد که دوران زندگی بشر با پیدایش قلم و خط به دوران «تاریخی» و دوران «ما قبل تاریخ» تقسیم می‌شود. دوران تاریخ زندگی انسان از زمان اختراع خط آغاز می‏شود؛ زمانی که انسان توانست ماجرای زندگی ‏اش را بر صفحات کاغذ بنگارد.
قلم، ابزاری است که انسان‏های جدا از هم را از نظر زمان و مکان پیوند می ‏دهد؛ به طوری که گویی همه متفکران اعصار گذشته را، که در تمام نقاط زمین به سر می ‏برند، در یک کتابخانه عظیم، گرد هم آوریم.


تاریخچه و چگونگی پیدایش خط یا دبیره

خط وسیله یا هنری است برای ثبت و نوشتن اندیشه‌ها با استفاده از نشانه‌ها. خواجه حافظ شیرازی میگوید: خط زبان دست است و حافظ افکار و آثار.

بی تردید یکی از مهمترین و شاید شگفت انگیزترین ابداعات انسان در هزاره ی سوم پیش از میلاد ییدایش خط است و تاریخچه پیداش آن فرایند پیچیده ای دارد.

احتمالا اولین تلاش‌های بشر برای ثبت اسناد، نقاشیهای درون غارها بوده است، که دست کم بیست هزار سال قدمت دارند و ی نشانه‌های سفالی که ده هزار سال از عمر آن میگذرد. این کارها غالباً از نخستین ابداعات انسان‌ها در نوشتار به شمار می‌آیند، گرچه از دید زبان شناسان با توجه به تعریفی که از خط ارائه می‌دهند این نشانه‌ها داری ویژگی‌های یک نظام نوشتاری نیستند.

در آن زمان تلاش انسان برای یافتن نوشتار، مربوط به نگه داشتن محاسبه فعالیت های کشاورزی و دامداری بوده‌است. خط بر اساس نیازی اقتصادی برای ثبت اموال معابد اختراع شد. نوشتار، نخستین تلاش انسان برای ثبت دارایی خود نبود، زیرا پیش از خط و نوشتار استفاده از چوب خط، ژتونهای گلی، سنگی و موارد مشابه رواج داشت. این سیستم‌ها همچنان پس از اختراع خط نیز استفاده می شدند (مانند استفاده از چرتکه در عصر رایانه). ژتونها معمولا سفالی بودند و به شکلهای مختلف کره، مکعب یا مخروط ساخته می‌شدند. اولین نمونه‌های ژتون را می توان در ده هزار سال پیش از میلاد یافت. در ابتدا از ژتون‌های ساده استفاده می شد، اما بعدها برای ژتون‌ها پاکت‌های سفالی ساختند و به مقصد ارسال می‌کردند. دریافت کننده با شکستن بسته بندی سفالی می توانست ژتون‌های درون آنرا بشمارد. در سومر به ژتون، سنگ می گفتند و تا هزاره دوم پیش از میلاد از آن استفاده می کردند. این ژتونها در ایران نیز رواج داشتند.

در واقع، از زمانی که انسان خواست آنچه را میاندیشد نقش کند، گام به جهان خط و نگارش نهاد.

نگارش بر دایوار غارها، خط کوفی، سریانی

خط هیروگلیف

بشر برای به تصویر کشیدن افکار و اندیشه‌های خود وارد دنیای نگارش شد. این نوع از نگارش با کمبودهایی مانند عدم امکان به تصویر کشیدن عواطف و احساسات مواجه بود.
کم کم تصویرها شکل ساده‌تری به خود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی علائمی قراردادی مشخص گردید، بطور مثال نقش چشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود. مجموعه این تلاشها نوعی خط اندیشه نگار را در دسترس نگارندگان قرارداد. در همین مسیر خطی در مصر به وجود آمد که کاهنان از آن استفاده میکردند، یونانیان چون این خط را اعجاب آور و پر از رمز و راز پنهانی می‌دانستند نام هیروگلیف را برایش برگزیدند. هیروگلیف در زبان یونانی به معنی نوشته نشانه‌های مقدس است. خط هیروگلیف را بر پاپیروس می نوشتند و نوشت افزار آنها نیز نوعی قلم نی بود که آن را در مرکب سیاه یا قرمز فرو می بردند. نوشته را با تصویری از انسان یا حیوان آغاز میکردند. این خط بیشتر افقی و از راست به چپ نوشته می شد و به ندرت از چپ به راست و حتی گاهی از بالا به پایین. بعدها خط هیروگلیف در مصر تحول یافت و ساده‌تر شد و به دو صورت درآمد: خط هیراتیک (دینی) و خط دموتی (مردمی).

خط میخی

سومری‌ها یکی از کهن ترین اقوامی هستند که زمینه بوجود آمدن خط میخی را فراهم کردند. رد پای سومری زاره چهارم پیش از میلاد در بین النهرین دیده شد، سومری‌ها همچون مصری‌ها و چینی‌ها، از نخستین اقوامی هستند که تمایل به ضبط گفتار و اندیشه‌هایشان را داشتند و برای این کار خط میخی را برگزیدند. برای نوشتن خطوط میخی نیاز به لوحه‌های گلی و نرمی بود که با قلم چوبی برآن می‌نگاشتند و سپس لوحه را می پختند یا در آفتاب خشک میکردند. خط میخی سومری‌ها در همان بدو پیدایش بی شباهت به خط مصری نبود، در اصل خط میخی نوعی خط تصویر نگاری بود و به همین دلیل رفته رفته تصویر ها حالت ساده‌تر و زاویه مانندی به خود گرفتند و سرانجام علامت های تشکیل دهنده این خط به صورت میخ درآمد. خط میخی در انحصار فرهیختگان و استادان آن زمان بود، و عموم مردم از آن استفاده نمیکردند.

کتیبه های فارسی باستان دوره هخامنشی از روی خط میخی بابلی و ایلامی درست شده است که نسبت به آنها علائم ساده‌تر و کم‌تری دارد و حروف هجایی هستند (یعنی مصوت به همراه صامت) و از چپ به راست نوشته می شوند. خط میخی زبان فارسی را می توانیم صورت تکامل یافته خطوط میخی بدانیم.

خط میخی و منشور کوروش

خط فنیقی

در هزاره دوم پیش از میلاد هم زمان با تکامل تدریجی خطوط میخی، خط دیگری در سرزمین فنیقیه به وچود آمد و آن خط فنیقی است. قدیمی ترین نمونه این خط در کاوش های شهر گوبله ، از شهرهای فنیقی باستان (حوالی سوریه کنونی) که یونانیان آن را بیبلوس می نامیدند، به دست آمده است.
این شهر در میان یونانیان ، به عنوان داشتن بهترین پاپیروس ها ، شهرت داشت و مرکز مهم بازرگانی مصر و یونان بود.
الفبای فنیقی با 22 علامت خطی که تنها صامت ها را نشان می داد، از راست به چپ نوشته می شد. این خط برخلاف خط هیروگلیف و خط میخی براحتی در دسترس عامه قرار گرفت . چون نگارش و فراگرفتن آن آسان بود.

کاربرد الفبای فنیقی به شبه قاره هند نیز رسید. هندوها از الفبای فنیقی برای نگارش خط برهمایی استفاده میکردند. همچنین زبان سنسکریت و دیگر زبانهای هندی و متون دینی بودایی با خط برهمایی نوشته شدهاند.

خط فنیقی به آسیای غربی راه یافت و جایگزین خط میخی شد و همچنین از طریق ارتباط بازرگانی یونانیها با فنیقی ها به غرب (اروپای امروز) که در آن زمان دارای خط و کتابت نبود نیز راه یافت.

کهن ترین نوشته ها معمولا از راست به چپ و سپس از چپ به راست نوشته شده است. یونانیان جهت نگارش الفبای فنیقی را از چپ به راست تغییر دادند و خط صامت نگار را به آوانگار تبدیل کردند و نام "آلفا بتا" را برای این الفبا برگزیدند.

خط آرامی

یکی دیگر از زیر مجموعه‌های خط فنیقی خط آرامی است، که به سرعت در خاورمیانه پخش شد.
آرامیها اقوامی بودند که در اوایل هزاره اول پیش از میلاد، از صحرای شمالی عربستان به سوی خاورمیانه مهاجرت کردند و دربین النهرین مستقر شدند. از آنجا که بازرگانان موفقی بودند نفوذ ریشه داری در منطقه کردند و بر جمعیتشان نیز افزوده شد. خط آرامی بر مبنای الفبای فنیقی، به وجود آمد و زبان این قوم به سرعت رواج یافت و تبدیل به زیان و خط ارتباطی خاورمیانه شد.

دولت هخامنشی که سرزمینی گسترده از ماوراءالنهر تا بین النهرین را در برمیگرفت و نیاز به یک زبان ارتباطی واحد داشت از این رو بر گسترش خط و زبان آرامی افزوده شد.
خط و زبان آرامی در دولت هخامنشی تبدیل به زبان دیوانی شد، این خط با عنوان آرامی رسمی یا آرامی امپراطوری پا به پای زبان فارسی باستان و خط میخی که تنها در کتیبه های هخامنشی بکار می رفت در ارسال مکاتبات مورد استفاده قرار گرفت.

خط پهلوی

پس از دوران هخامنشی در دوره کوتاه مدت اسکندر و سلوکی‌ها زبان و خط یونانی در مکاتبه‌های رسمی استفاده میشد تا این که در زمان اشکانیان خط پهلوی اشکانی برای نوشتن زبان پهلوی اشکانی، بر مبنای خط آرامی پایه ریزی شد و سپس خط پهلوی ساسانی در همین راستا به وجود آمد که هرکدام تحریری مخصوص به خود داشتند. این خطوط از راست به چپ نوشته می شدند و صامت نگار بودند و همین موضوع مشکلاتی را برای خواندن زبان پهلوی ایجاد می کرد.

خط اوستایی

خط اوستایی که برای به تحریر در آوردن کتاب دینی زرتشتیان بکار رفته است و یکی از کاملترین خطوط دنیاست که برمبنای خط پهلوی ساسانی اختراع شده است. این خط آوانگار می باشد و با 53 یا 58 علامت صامت و مصوت از قابلیت نگارشی بسیار بالایی برخوردار است. از راست به چپ نوشته می شود و به عنوان دین دبیره و دین دبیریه، دین دفیره و . . . هم نامیده میشود.
در سدههای نخستین اسلامی چون زبان و خط پهلوی حالت رسمی خود را از دست داد مشکلات آن بیشتر عیان شد و برای سهولت در خواندن متون پهلوی آن را به الفبای اوستایی برگرداندند و این نحوه نگارش پازند نامیده میشود.

خط سریانی

در سده سوم میلادی مانی شاعر و فیلسوف بزرگ، بنیانگذار آیین مانوی خطی ابداع کرد که نسبت به خط پهلوی از امتیازات بهتری برخوردار بود. آن خط، خط سریانی بود که در آن موازین زیبا شناختی خطی نیز رعایت شده بود. در واقع خط سریانی یکی دیگر از زیر مجموعه های خط آرامی به شمار می آید.
در دوران گذشته زبان سریانی، زبان علم بود و بسیاری از آثار علمی یونانی، پهلوی و عبری به این زبان برگردانده شده است.

خط عبری

در سده چهارم پیش از میلاد عموم یهودیان جهان از خط عبری برای نگارش استفاده میکردند، این خط به واسطه نبطیان (قومی از نژاد عرب که در نبطیه زندگی می کردند) از خط آرامی الهام گرفته شده بود. این قوم قبل از پیدایش خط عبری از خط سینایی نو که از خط کوفی اقتباس شده بود، استفاده میکردند.

تاریخچه و چگونگی پیدایش خط یا دبیره

خط فارسی و پیدایش الفبای فارسی

پس از ظهور اسلام و گسترش دین اسلام بدلیل اینکه گستره پادشاهی ساسانی بیشترین مرز را با عربها داشت، نزدیکترین تمدن بزرگ آن زمان به شبه جزیره عربستان بود. کوفه شهر بزرگ دوران اسلامی نزدیک به شهر تیسفون پایتخت ساسانیان بود، خطی که قرآن کریم در سال های نخستین اسلام برای جلوگیری از تحریف بدان نگاشته شد، خط کوفی نام گرفت، که خود برگرفته از خط های آرامی و پهلوی ساسانی است. پس از ورود اسلام به ایران و نگارش قرآن به خط کوفی، ایرانیان از آن خط به دلیل ساده و روان بودن استفاده کردند و به 28 حرف عربی، 4 حرف پارسی (گ - چ - ب - ژ) اضافه و حروف خط پارسی جدید به 32 حرف رسید. ایرانیان خود به دلیل پذیرفتن دین مبین اسلام نگارش جدید اسلامی را بکار بردند و این خط، خط فارسی نامیده شد. از این زمان دوره جدید نگارش خط ایرانی آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد.

پیدایش الفبای لاتین

یونانیان مهاجر گونه ای از خط یونانی را با خود به رم بردند، در آنجا بر این مبنا، الفبای لاتینی به وجود آمد که زبانهای گوناگون اروپا بدان خط نوشته شد.بخشی از اروپای شرقی الفبای لاتینی را برای نگارش برگزیدند، مانند کشورهای لهستانی ، چک ها ، کروات ها و .... این الفبا دارای 24 حروف میباشد و یکی از کاملترین سامانههای الفبایی و نیز کهنترین الفبایی است که هنوز نیز کاربرد دارد.

در سده نهم میلادی کشیشی از کلیسای بیزانس به نام سیریل با ترکیبی از الفبای یونانی و خط رومی، زبان اسلاوی را به وجود آورد. الفبای یونانی از الفبای فنیقی گرفته شدهاست. همچنین الفبای گوتی، سیریلیک و لاتین نیز از این الفبا گرفته شدهاند. حتی برخی میانگارند که الفبای ارمنی نیز از این الفبا بهدست آمده باشد.

ریشه خط های دنیا از کجا نشات میگیرد؟

تا اوایل قرن نوزدهم اهل تحقیق بر این گمان بودند که اصل و ریشه خط ها از سه خط چینی، هندی و سامی (آشوری) برخاسته است و معتقد بودند که خط قدیم مصری (هیروگلیف) و خط میخی از اصلی دیگر است که از زبان های قدیم محفوظ مانده است. ولی بعدها به این عقیده گرویدند که تمام خط ها از روی خط فنیقی (کنعانیان) گرفته و ساخته شده و تنها خط مصری و چینی باقیمانده خط های نگاری قدیم است. عقیده دیگر نیز اینچنین میگوید: خط فنیقی از خط مصری که به تدریج از صورت نگاری و نقشی خارج شده بود، به وجود آمد و صورت الفبایی گرفت. الفبایی که بعدها باعث به وجود آمدن سایر خط ها گردید.

عقیده دیگری نیز هست که می‌گویند خط فنیقی و خط عبری از خطی دیگر که نمونه آن در جزیره کرت (Crete) در یونان پیدا شده است، گرفته شده است. آن چه مسلم است آن است که خط فنیقی قدیم ترین و سهل ترین خط الفبایی دنیای قدیم بوده، خط عبری، سرُیانی، نَبَطی، عَرَبی، مُسنَدْ، آرامی، پهلوی، یونانی، لاتین، سنسکریت، سغدی، ایغوری، حبشی و سایر خط های موجود دنیا غیر از چینی از آن خط تبعیت میکنند و این که خط فنیقی از چه خطی گرفته شده و آیا اصل آن از خط میخی یا خط مصری است، تردید است.

 

خوشنویسـی مربوط به دوره ساسانی

مردم ایرانی، که به فرموده ی زرتشت از سرزمین بیرون رانده و برای پیدا کردن چراگاه و خورش به سوی خوارزم و ایران رهسپار شدند غالبا مردمی بیابانی، چوپان و برزیگر بیش نبودند و از خود خط، ادبیات، فرهنگ و آداب شهرنشینی نداشتند. این معنی از حالت آریایی های سکایی، تخاری، سَرْمَتْ و الَاّن، که بعدها از مشرق آسیا وارد ایران شده و برای به دست کردن چراگاه و خورش با برادران ایرانی خود که پیش تر از آنان وارد ایران یا هند شده بودند به زد و خوردهای خونین پرداختند، معلوم می شود و می بینیم که آن قوم نه خطی داشتند و نه دارای کتابی و شریعتی بودند و به جز پرسش قوای طبیعی و ستارگان کیشی نداشتند و از این رو دارای تربیت شهرنشینی که خط سرآمد آن است نبودند.
دیگر می بینیم که خط های پذیرفته شده ی این اقوام نیز خط های ملل سامی است یعنی همان خطی که سایر برادران آریایی ما چون هند، یونان، روم، فرنگ، روس، ژرمان و سایر شاخه های نژاد سفید آن را تقلید کردند.

در شاهنامه فردوسی که برگرفته از روایات باستانی ایران است نیز به خوبی مشخص است که آریاهای آن روز که در ایران استقرار یافته اند، خود دارای تمدن و خط نبوده و این مبادی و اصول را از رعیت ها و زیردستان مغلوب خود آموخته اند و آن زیردستان مردم قدیم ایران بوده اند و یا اسیران جنگی از نژادهای همسایه و یا اتباع ملل مجاور که مغلوب ایرانیان می شدند.

ایرانیان (مادها) در طول مدتی که رعیت مردمان مقتدر سامی (آشوریان) بودند، با خط آشوری که خط میخی است آشنا شدند و سپس که دولتی مستقل از خود ساختند خط میخی را تکمیل کردند و از این رو می بینیم که در بدو تشکیل دولت هخامنشی این خط مانند خط ملی مورد استفاده پادشاهان بزرگی چون کوروش، داریوش، خشایارشا قرار گرفت و در سنگ ها، مهرها، فلزها، گل پاره، دیگر کتیبه ها و نوشته ها آن را به کار برده اند. آن خط پهلوی خط دیگری بود که در آن زمان از خط آشوری ها اقتباس شده بود و مورد استفاده ایرانیان قرار گرفت.